دياناديانا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

پرنسس دياناي من

مامانی بی دست و پا

1389/3/20 21:46
139 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نیم وجبی خوشگلم…

دو روز پیش یهو تصمیم گرفتم که برم بهداشت و تشکیل پرونده بدم که یه بهانه داشته باشم صدای قلبت رو بشنوم… آخه دلم برات خیلی تنگ شده بود  

خانمی که اونجا مسئول کارامون شد خیلی خوب و خوش برخورد بود کارامونو انجام داد و گفت بریم هم برای مامان واکس بزنه هم صدای قلب تو رو گوش بده… مامانی هم بدو پرید تو اتاق و دراز کشید، آخی همچین تاپ و توپ می کردی که مامان ضعف کرد محکم هم می زدی به دل مامان که خانم چهری (اسم خانم مسئول) بهمون گفت هم حرکتت الحمدلله خوبه و هم ضربان قلبت…

اما موقع برگشت مامانی چنان خورد زمین که…..  

نمی دونم خدا چطوری کمک کرد که مامان زانو و دستاشو حائل کرد خدای نکرده به تو  آسیبی نرسه … اما مامانی نمی دونی چه درد دست و پایی دارم…

این اتفاق حسابی دلم رو لرزوند خدا می دونه که چند بار حرکت هاتو شمردم…

پ.ن:

خدایا رحمتت رو دریغ نکن ازمون و اجازه بده لذت مادر و پدر شدن رو بچشیم… آمین یا رب العالمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)