دياناديانا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

پرنسس دياناي من

زلزله وجودم…

1389/3/16 8:40
193 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آروم دلم… دل آرامم…

چقدر دلم می خواد برات بنویسم تو چه حالی هستیم، سخته نوشتن از این حس و حال عزیزم ..  می دونی مادری وقتی بابا دستشو می ذاره رو دل مامان و منتظر می شه حرکتت رو حس کنه، وقتی آروم آروم باهات حرف می زنه، وقتی باهات درد و دل می کنه دلم می خواد سوار ماشین زمان بشم و برم برسم به روزایی که تو اومدی پیشمون… دلم می خواد به لحظه ای برسم که تو رو برای اولین بار بغل می کنم. به قول بابا به یکی از بهترین روزهای زندگیمون برسیم و یکی دیگه از بهترین ها رو کنار بابای دل آرامم تجربه کنم …

این روزا دارم باهات تجربه های جدیدی می کنم  و چیزای جدیدی ازت یاد می گیرم  مثلا می بینم  که تو هم عین مامان و بابا سکوت و‌آرامش رو دوست داری و وقتی صداهای اطرافت قطع می شه تو دل مامان حسابی شیطونی می کنی! یا وقتی دستمو روی شکمم می ذارم و باهات حرف می زنم عکس العمل نشون می دی! سه یا چهار روز پیش هم وقتی بابا سرشو گذاشته بود روی دلم یه لگد حسابی زدی زیر گوشش تکون هاتو دوست دارم دخترکم هر چند که درد داشته باشم و اذیت بشم!

خوب بزرگ شو مامانی و به موقع بیا پیشمون… ما دوستت داریم و چشم انتظارتیم…

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)