دل پیچه مامان!
سلام مادری… سلام خوشگلکم… چقدر خوب که لطف خدا شامل حالمون شده و تو رو بهمون هدیه داده ان شالله که لیاقتت رو داشته باشیم.. مادری امروز عصیر کلی باهات حرف زدم و بلند بلند برات شعر خوندم، شب خوابت رو دیدم پوستت عین پنبه سفید بود و چشم و ابروی مشکی داشتی، نمی دونی چقدر بغل گرفتنت لذت داشت… خاله یاسی می گه وقتی دلم پیچ می زنه به خاطر تکون خوردن های تو هستش! حالا مامان نشسته و مدام دعا می کنه دل پیچه بگیره!! مادری این روزا ترک کارم خیلی اذیتم می کنه فقط تویی که بهم امید می دی …
نویسنده :
مژگان..مامان ديانا
17:22