دياناديانا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

پرنسس دياناي من

آروم بخواب جووونم…

1389/8/25 14:36
138 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم

روزها تند و سریع دارن می گذرن ومن هر روز شاهد اتفاقات جدید تو رفتارت هستم …

حالا دیگه کاملا مامان رو می شناسی و تو بازی ها تو هم شریک می شی، حالا دیگه به صدای مامان عکس العمل نشون می دی و وقتی از اتاق دیگه صدات می کنم آروم می گیری، وقتی باهات حرف می زنم با صداهای عجیب و غریب هم صحبتم می شی…

آخ که چه کیفی داره لباسهات تند و تند برات کوچیک شه و مامان از زبون اطرافیان بشنوه که می گن:”ماشاالله چه قد بلنده، پاهاش چقدر کشیده است، قد بلندیش به خودت رفته”!‌

هفته ای دو بار ناخن های دستات رو کوتاه می کنم! انگشتهات کشیده است  و ناخن هات خوش فرمه! هفته پیش یه چندتایی رو برات چسبوندم روی کاغذ تا بذارم توی آلبومت.. امیدوارم تا بزرگ شی از بین نره و خراب نشه…

چقدر حس مادرت بودن برام عجیبه کوچولوی دوست داشتنی من …

امشب تو راحت خوابیدی و مامان حسابی کلافه است و اینقدر بیخوابی زده به سرش که ساعت ۲٫۵ صبح بشینه بنویسه و چایی بخوره…

* می دونم که الان بعضی ها می گید شده حکایت سوسکه و قربون صدقه رفتن برای دست و پای بلوری بچه اش! :دی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)