دياناديانا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

پرنسس دياناي من

فدای اون مرواریدهات بشم…

1390/4/17 11:55
170 بازدید
اشتراک گذاری

مادری تو ۱۳ تیرماه درست تو سالگرد ازدواجمون بعد از ۴ روز تب شدید بالاخره مروارید های کوچولوت نمایان شد… الهی دورت بگردم که حسابی درد کشیدی و از شدت درد مدام تو بغل مامان جون و خاله می چرخیدی…

کوچولوی با نمکم… وقتی مامان رو بعد از چند ساعت دوری می بینی و می پری بغلم توآسمونها سیر می کنم، مامانی نمی دونی وقتی می رسم خونه و  با ذوق می زنی روی بازوم وصورتم چقدر برام لذت داره… هر روز بیشتر از روز پیش دلم برات پر می کشه…

تویاد گرفتی که دست بدی، الو کنی، از زیر پاهات دالی کنی و از تنها وسیله مورد علاقه-ت یعنی پتوت محافظت کنی .. آخه حسابی روی پتوت حساسی و تا کسی بهش دست می زنه با دعوا ازش پس می گیری…

ببخش که مجال کم دارم برای نوشتن… ۲-۳ روز دیگه افتتاحیه کافی نت هست و ما خیلی خیلی زیاد کار داریم…

دوستت دارم موش کوچولوی من…

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)